عشق & خدا لینک های ویژه پیوندها آمار وبلاگ
نگوبارگران بودیم ورفتیم نگونامهربان بودیم ورفتیم اخه اینا دلیله محکمی نیست بگوبادیگران بودیم ورفتیم ************************************************************************************** بازهم بایاد باران میروم بازمن نالان وگریان میروم کشتی م بشکست وطوفان درگرفت بازمن دراوج باران میروم ************************************************************************************** سوختم باران بزن شایدتوخاموشم کنی شاید امشب سوزش این زخم هاراکم کنی اه باران بزن من سراپای وجودم اتش است پس بزن باران بزن شاید توخاموشم کنی موضوع مطلب : دوست داشتم باتو بودم تا ابدیت ودستان پرمهرت هنوز هم نوازشگر چشمانم بود اما چه تلخ چه ناگوار چه نابهنگام تو بسی سبکبال مسافرنور شدی ومرا درشبی سرد وغریب تنها گذاشتی ورفتی.. ببخش مرا که درلحظه ی سوزناک رفتنت کنارت نبودم بخاطر تمتم نامهربانی هایم ببخش مرا... موضوع مطلب : من اگردخترنفرین شده ی اندوهم یا که از نسل گلی هرزه میان کوهم توهم ان ادمک چوبی پیمان شکنی که فقط لایق اتش زدنی.. موضوع مطلب : انقدر خسته ام که حاضرم سرم را روی تکه سنگی بگذارم وبخوابم... اما... به دیوار وجودت که بارهابرسرم اوار شد تکیه ندهم... *********************************************************************************** به چه میخندی؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز؟ به شکست دل من با پیروزی خوبش؟ به چه میخندی؟ به نگاهم که چه مستانه تورا باور کرد؟ یا به افسون گری حرف هایت که مرا سوخت وخاکستر کرد؟ به دل ساده من میخندی که دگرتا ابد نیز به فکر خود نیست/ خنده دار است!!!!!!!!! بخند... موضوع مطلب : دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم می اید... می میاند... وبه تنهایی ام پایان میدهد امد... رفت... وبه زنگی ام پایان داد... ************************************************************************************** دلم تنگ است برای کسی که نمی داند... نمیداند که بی او به دشت جنون میرود دلم... می دانم که اگر نزدیکش شوم دور خواهد شد... پس بگذار که نداند بی او تنهایم... درومی مانم که نزدیک بماند... موضوع مطلب : |
||